نویسنده: محمد عابدالجابری
مترجم: محسن آرمین

 

حنفاء دقیقاً چه عقیده‌ای داشتند؟ و اصل و ریشه‌ی آنان چیست؟
راویان حنیفیه را دین ابراهیم توصیف می‌کنند. اما نمی‌توانیم یقین داشته باشیم که آیا این عقیده پیش از آن که قرآن روشن سازد و بر آن تأکید کند، به ابراهیم منتسب می‌شده یا راویان و مورخان این انتساب را از قرآن گرفته‌اند.
ما در این زمینه نمی‌توانیم به پاسخ قطعی دست یابیم. با این حال در مصادر ما شایع است که لفظ «الحنیفیه» از «حنف» به معنی «تمایل و گرایش یافت» مشتق شده و در لغت به معنای میل و گرایش است. ابراهیم به حنیفیه نسبت داده شده است، زیرا او «به دین خدا گرایش یافت». نقل شده که: «حنیف در جاهلیت کسی بود که حج بیت می‌گذارد و غسل از جنابت می‌کرد و ختنه شده بود. هنگامی که اسلام ظهور کرد حنیف همان مسلمان بود».
برخی از محققان برآنند که لفظ «حنف» در زبان‌های رایج پیش از اسلام در منطقه‌ی عربی واژه‌ای شناخته شده بوده است. از آن‌جا که مصادر عربی از جمله فرهنگ لغات میان «تحنف» و «تحنث» ربط داده و آن‌ها را به یک معنا دانسته‌اند، برخی از مستشرقان گفته‌اند این لفظ از اصل عبرانی و از «تحنیوث» است که در زبان عرب به «التحنث» تغییر یافته است.
به هر صورت براساس گزارشات تاریخی عربی آنچه پیروان آیین حنیفیه (حنفاء) را از دیگران متمایز می‌ساخت، عزلت‌گزینی برای عبادت و میل به زهد و توحید و انتقاد از عبادت بتان بود. امری که به ویژه خشم قریش و ساکنان مکه را برمی‌انگیخت، زیرا عرب به بت‌ها حج می‌گزاردند و با حج ایشان تجارت در مکه رونق می‌یافت و از آنان این تجارت سود می‌بردند. از این‌رو قریش بر حنفاء سخت می‌گرفت و آن‌ها را آزار و اذیت می‌کرد و ناگزیر می‌ساخت برای تبلیغ عقیده‌ی خود به جایی دیگر و به میان قبایل دیگر بروند. برخی از ایشان نصرانی بودند یا نصرانی شدند و بر آن باقی ماندند و برخی نصرانیت را ترک کردند و با ظهور اسلام به دین جدید گرویدند.(1)
برخی از محققان معتقدند که حنیفیه فرقه‌ای از نصارا (2) بودند که مذهبشان بر تلفیق و سازگاری آیین یهودی و نصرانی در مسئله‌ی توحید و تثلیث تأکید داشتند و در این امر به انجیل منسوب به متی استناد می‌کردند که می‌گفت عیسی بشری است از پدر و مادر. مادر او مریم و پدرش یوسف نجار است.
اگر این نظر درست باشد، حنفاء باید ادامه‌ی مستقیم یا غیرمستقیم مذهب آریوس باشند. مذهب آریوس که به طبیعت بشری حضرت مسیح باور داشت، در شمال جزیرة العرب از سوریه تا فلسطین و تا عراق و فارس گسترده بود و مبلغان این مذهب به اطراف جزیرة العرب سفر می‌کردند. بنابراین دعوت ایشان قطعاً از طریق مبلغان و یا از طریق تاجران قریش که به شام و یمن و حبشه رفت و آمد داشتند، به مکه رسیده بود.

پی‌نوشت‌ها:

1- مراجع اسلامی از جمله‌ی حنفاء به این افراد اشاره دارند: قصی بن کلاب جد اعلای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، جد پیامبر عبدالمطلب، قس بن ساعدة الإیادی، زیدبن عمروبن نفیل، امیة بن ابی‌الصلت، ارباب بن رئاب، سویدبن عامر المصطفی، اسعد أبوکرب الحمیی، وکیع بن سلمه الإیادی، عمیربن جندب الجهنی، عدی بن زید العیادی، ابو قیس صرمة بن أبی أنس، سیف بن ذی یزن الیمنی، ورقة بن نوفل القرشی، عامربن ظرب العدوانی، عبدالطابخة بن ثعلب بن وبرة قضاعة، علاف بن شهاب التمیمی، الملتمس بن امیة الکنانی، زهیربن ابی سلمی، خالدبن سنان بن غیث العبسی، عبدالله القضاعی، عبیدبن ابرص الأسدی، کعب بن لؤی بن غالب القرشی.
2- لویس شیخو، النصرانیة و آدابها بین عرب الجاهلیة، 1: 119.

منبع مقاله :
عابدالجابری، محمد (1393)، رهیافتی به قرآن کریم در تعریف قرآن، ترجمه محسن آرمین، تهران: نشر نی، چاپ اول